دلسادلسا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

دلسای نازمامان و بابا

اولین قهقهه دختر گلم

سلام عشق مامان . امروز برای اولین بار از ته دل و بلند قهقهه زدی. صدای خنده هات بهم عمر دوباره داد. نمی دونی چقدر خوشگل می خندیدی و قهقهه میزدی. ایشالا همیشه از ته دل بخندی.مامان فدات شه. اینم عکسش ...
2 مهر 1392

اولین سفر-دوماه و سه روز-29 مرداد92-شمال آکام شهر

سلام دلسای نازم. امروز به  اولین سفر زندگیت رفتیم. من و بابایی ومادر جون و خاله ها ودایی اینا. روز اولی که رفتیم دریا چشات بسته بود. با اینکه پشتت به افتاب بود ولی نورش باعث شده بود چشای نازتو ببندی تا اینکه متوجه شدیم خوابیدی. روز بعد هوا ابری بودو چشات باز بود. با تعجب به دریا نگاه می کردی. چشات باز باز بود. یه لحظه پاتو به آب زدم. کلا سفر خیلی خوبی بود ومثل همیشه دخمل خوبی بودی و مامان و بابا رو اصلااااااااااااااااااااااااااااا اذیت نکردی. دخمل عسیسم دوست دارمممممممممممممممممممم ...
29 مرداد 1392

خوشامد گویی مامانی(3 تیر 92)

سلام دختر خوشگلم.یه هفته از اومدنت به زندگی مون میگذره. از وقتی اومدی زندگیم خیلی تغییر کرده.تنها ارزوم تو زندگیم اینه که تو خوشبخت بشی.من همه  تلاشم رو میکنم که خوشبختت کنم. وقتی به چشمای معصومت نگاه میکنم وقتی بااون لبخند شیرینت لهم لبخند میزنی بهم امید میدی. مامانی هرکاری میکنم که تورو خوشبخت کنم.دلسای خوشگلم عزیز دلم دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتت دارم
3 تير 1392

خوشامد گویی بابایی(3 تیر 92)

سلام دختر خوشگلم. امروز یه هفته ای میشه که به دنیا اومدی. خیلی خیلی خیلی خوشحالم وبا اومدنت زندگی من و مامان رو متحول کردی، دخترم، خوشگلم،دوست دارم.به سلامتی روز بروز بزرگ تر شی و بزرگ شدنتو ببینم. دخترم دختر خوبی باشو حرف مامان وبابا رو گوش بده.خانم دکتر بشی و از همه مهم تر دختر صالحی باشی.دخترم من ومامان خیلی خیلی خیلی دوست داریم و تمام هدفمون خوشبخت کردن دلسا جونه. مامان وبابا قربونت برن.بوس .بوس. بوووووووووووووووووس
3 تير 1392